۱۳۹۶ تیر ۱۷, شنبه

دف کجاست؟



و من پیراهن از تن در آورده ام
و آنقدر قدم بلند شده است
که می توانم خوشه ی پروین را با دست بردارم
دور گردن دختر ده ساله افغان بیندازم
تا زیبایی اش به چشم بازجوی کمیساریای پناهندگی بیاید
یو ان برود کمی گریه کند
سیاسی شد عاشقانه های آبی
تمام نامه های سربازهای ایرانی در مرز و برف
که با صدای گرگ از بلندی های کوه می رسد
عشق را تبدیل می کند به سیاسی ترین کیس راه
نامه به نامه
در خودم اشک بریزم و شولای شمس تبریزی را
بهانه کنم
بروم روی آب
بدوم روی سن
بغلتم روی دانوب
پشتک بزنم روی راین
دف کجاست
شور بیاوید
سه گاه و اصفهان و چه می دانم هر چه دستگاه و گوشه
رقصم گرفته است
مرواریدی از کهکشان راه شیری بچینم دانه دانه بریزم توی نخ
بیندازم دور گردن این دختر پنج ساله از سودان
دف
دف
دف بیاورید
از ایران دف بیاورید
از افغنستان رباب
طبل بیاورید از کنگو
هر چه می توانید
بیاورید
فقط بیاورید
بروم آب گرم از رامسر بیاورم
بوی گوگرد بپیچد در کمپ پناهندگی
درد پاهاتان آرام بگیرد .


۱ نظر:

  1. https://www.bbc.com/persian/iran-55973440?fbclid=IwAR18L8iJeJ9h4XVCnABSSpc-m_37_JMjUw66k7CmPyaVNgbk30dey11Y_BM

    پاسخحذف